کانال تلگرام رمانکده سارا @LoveSara

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال 🍃رُمـانــڪدهـ ســارا🌧

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

🐬 پاØPart156156
#Part156

📕 رمان " رسوایی " ‼️ 🙊👄

به قلم خانم ک. شاهینی فر 👒

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃

فشار دستش رو کمتر کرد . من تمومه بدنم درد می کرد و نای دست و پا زدنم نداشتم ... صدای کیهان رو شنیدم ...
ـ تارخ بشین بریم ...
منو بغل گرفته برد و روی صندلی عقب نشوند . خودشم کنارم نشست . مچه دستم رو محکم گرفته بود تا از در دیگه پیاده نشم ... تارخ پشت فرمون نشست و کیمیا کنارش ...
قفل مرکزی ماشین رو زد و کیهان دستم رو ول کرد . خودمو گوشه ترین گوشه ی ماشین کشیدم و بی جون به درش کوبیدم : باز کن تارخ تو رو خدا ...
کیهان ـ کی زده تو رو ؟
کیمیا ـ چه خبره اینجا ؟
تارخ ـ واستا کیمیا بعد توضیح می دم ...
پیشونیم رو به شیشه ی ماشین تکیه دادم و گریه می کردم . کیهان کلافه بود ، نقطه ضعفش گریه ی من بود و من اینو می دونستم .
کیهان Ù€ آذین گوشِت باÙLoveSara 💋✨

  کلمات کلیدی: Part156
بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: